به نظر شما یک شرکت موفق چه ویژگیهایی دارد؟ سازمانی که بسیار خوب مدیریت میشود چگونه کارمندانی متعهد و وفادار را جذب خود میکند؟ این کارمندان از ابتدا همینقدر متعهد بودهاند یا فرهنگ سازمانی خاص شرکت، روی آنها تاثیر گذاشته است و رفتار سازمانی خاصی را به وجود آورده است؟
ارزشهای اصلی یک شرکت، اطلاعات مفیدی را در اختیار ما قرار میدهند؛ اما بهتنهایی و تا زمانیکه روی کاغذ باشند اعتبار و ارزشی ندارند. عمل کردن در جهت این ارزشها است که یک فرهنگ منحصر به فرد را میسازد. فرهنگی که به سازمان رنگ و حال و هوای خاصی میدهد و در کارمندان همدلی و وفاداری ایجاد میکند. حالا بیایید ببینیم فرهنگ سازمانی چیست و چه ضرورتی دارد؟
فرهنگ سازمانی چیست؟
فرهنگ سازمانی تعریف قراردادی و مشخصی ندارد؛ اما در تعاریف گوناگونی که از آن ارائه شده است، یک توافق کلی وجود دارد. طبق این توافق، فرهنگ سازمانی یعنی مجموعهای از اهداف، ارزشها، نگرشها و فعالیتهای مشترکی که یک سازمان را تشکیل میدهند. اینکه هر شرکت و سازمانی چگونه این فرهنگ را شکل بدهد به مدیران و اعضای آن وابسته است. فرهنگ سازمانی هر شرکت مختص همان شرکت است.
رفتار سازمانی اعضا و طرز تفکری که نسبت به شغلشان، مسیر و اهداف سازمان دارند، همگی بر روی فرهنگ سازمانی تاثیر میگذارند.
رفتار سازمانی چیست؟ تعاملی که افراد با محل کار خود دارند، عملکرد شغلی، میزان رضایت و ارتباط با همکاران و مدیر، همگی زیرمجموعه رفتار سازمانی هستن. به بیان سادهتر، هر فرد شاغلی تقریبا یک سوم عمر خود را در محیط کار میگذراند. بنابراین نه تنها افراد بر محیط کاری خود تاثیر میگذارند، بلکه محل کار نیز بر زندگی شخصی و حرفهای اشخاص موثر است. محیطی که همسو با نگرشهای فرد باشد انگیزه و تلاش او را افزایش میدهد.
اجازه دهید تعاریف غلط را از ذهنتان پاک کنیم.
فرهنگ سازمانی چه چیزی نیست؟
برای محدودتر کردن تعریف فرهنگ سازمانی این بار بیایید ببینیم فرهنگ سازمانی چه چیزی نیست؟!
منظور از فرهنگ سازمانی، منافع شما و کارمندانتان نیست!
در نظر گرفتن یک پاداش قابل توجه برای حسابداری که این ماه توانسته با اضافهکاری، کارها را به بهترین شکل ممکن پیش ببرد، از شما یک مدیر قدرشناس و فهمیده میسازد؛ اما متاسفانه این رفتار را نمیتوان فرهنگ سازمانی دانست. فرهنگ سازمانی چیزی عمیقتر از مزایا، هدایا و امکانات مناسب محل کار است.
ارزشهای اصلی مجموعه، فرهنگ سازمانی نیستند!
هر سازمانی بر مبنای چند ارزش اصلی ساخته میشود. این ارزشها اهمیت قابل توجهی دارند و پایبند بودن یا نبودن شما به آنها بر فرهنگ سازمانی موثر است. با این حال نمیتوان تعریف فرهنگ سازمانی را به ارزشهای اصلی محدود کرد.
فرهنگ سازمانی، معیاری برای سنجش و استخدام نیروی انسانی نیست!
تا حدودی منطقی به نظر میرسد که نیروهای جدید را بر اساس فرهنگ کلی سازمان انتخاب کنید. اما اگر همخوانی با فرهنگ سازمانی، تنها ملاک استخدامی شما باشد، چطور میتوانید به پیشرفت و تغییر فکر کنید؟ اگر هر کارمند جدید، کاملا مطابق با استانداردهای فرهنگی سازمان باشد، چیز جدیدی به شرکت اضافه نخواهد شد و خبری از خلاقیت و نوآوری هم نخواهد بود! رشد سازمان شما وابسته به تنوع نیروی کار شرکت و رفتار سازمانی آنها است.
یک فرهنگ سازمانی قوی و موفق، چارچوبی است که تمام کارمندان و کارکنان یک مجموعه از مدیر عامل تا کارآموزان جدید با آن همرنگ و همسو باشند. فرهنگ سازمانی اصولی به شما کمک میکند ارزشهای سازمان را زنده نگه دارید، الگوی رفتار سازمانی مناسبی بسازید و روحیه کاوشگری، کار گروهی و احترام به سلایق یکدیگر را گسترش دهید.
اما اصلاً چرا باید فرهنگ سازمانی داشته باشید؟!
فرهنگ سازمانی چه ضرورتی دارد؟
همانطور که گفتیم، فرهنگ سازمانی چیزی فراتر از حال و هوا و جو حاکم بر دفتر کار شماست. فرهنگ سازمانی بر تمام وجوه مختلف مجموعه اثر میگذارد. بهطور کلی، افراد در سازمانهای همفکر و حمایتکننده بیشتر دوام میآورند و بازدهی بالاتری دارند. در مقابل، وقتی کارمندان نظرات و اهدافی ناسازگار با فرهنگ سازمانی دارند، عملکرد ضعیفتری از خود نشان میدهند و به دنبال فرصتی مناسب برای ترک محل کارشان هستند.
بیایید چند آمار جهانی بخوانیم:
- %66 از کارجویان میگویند مهمترین عامل تعیینکننده برای پذیرش یا رد یک موقعیت شغلی، فرهنگ سازمانی آن شرکت است. بنابراین اگر میخواهید تیمی از استعدادهای برجسته داشته باشید، باید اهمیت بیشتری به فرهنگ سازمانی شرکتتان بدهید.
- تنها 28% مدیران به فرهنگ سازمانی شرکت خود و اهمیت آن واقف هستند! (این آمار در ایران حتی بسیار کمتر هم هست) در حالیکه این مسئله، برای اغلب کارمندان اهمیت زیادی دارد.
- شرکتهایی که به فرهنگ سازمانی خود اهمیت میدهند نسبت به سایر سازمانها تا 40% موفقیت بیشتری را گزارش میکنند.
- سازمانهایی که فرهنگ سازمانی نیرومندی دارند، نسبت به شرکتهایی با فرهنگ ضعیف، 72% مشارکت بیشتری بین همکاران را گزارش کردهاند. فرهنگ سازمانی قوی، منجر به برقراری ارتباط موثر و کارآمد بین کارمندان میشود
اگر موافقید، بیایید مزایای فرهنگ سازمانی را بررسی کنیم.
مزایای فرهنگ سازمانی چیست؟
یک سازمان هرچقدر هم منابع و سرمایه داشته باشد، با فقدان فرهنگ سازمانی، احتمال شکستش زیاد خواهد بود. موفقیت شرکتها وابسته به نرخ مشارکت کارمندان و میزان وفاداری آنها است. برای جذب نیروی کار خلاق و بااستعداد، باید فرهنگ سازمانی جذاب و قدرتمندی داشته باشید. وقتی نیروی کاری احساس کند عضو مهم و ارزشمندی از یک جامعه خاص است، بیشتر احساس مسئولیت میکند.
همچنینT یک فرهنگ سازمانی قدرتمند میتواند هزینههای شرکت را کاهش دهد. بر خلاف تصور رایج، تنها اولویت کارجویان میزان حقوق دریافتیشان نیست! بسیاری از نیروهای قوی و مستعد حاضرند در یک محیط کار یکپارچه و همفکر با حقوق متوسط کار کنند تا در فضایی نامتناسب و آزاردهنده با دستمزد بالا. بهعلاوه، شرکتی که فرهنگی سختکوش و صمیمی دارد، کارمندانی وفادار پرورش میدهد که بهسختی حاضر به ترک محل کار خود هستند. در نتیجه هزینههای مربوط به جایگزینی نیرو و استخدام نیز کاهش مییابد.
در بخش بعدی، راجعبه یک استراتژی کارآمد برای تعریف فرهنگ سازمانی صحبت خواهیم کرد.
استراتژی فرهنگ سازمانی
استراتژیهای متنوعی برای ساخت فرهنگ سازمانی وجود دارد. توجه داشته باشید که این کار نیازمند صرف زمان، تلاش و همکاری است، اما بههرحال، انجام آن غیرممکن هم نیست.
نکته: خواسته یا ناخواسته، هرکدام از کارکنان مجموعه، فرهنگها و ارزشهای خودشان را به محیط کار منتقل میکنند. بنابراین، اگر از تعریف فرهنگی متناسب با ارزشهای خودتان فراری باشید، با یک فرهنگ سازمانی نامتقارن مواجه خواهید شد که شاید هیچ همخوانیای با خواستههایتان نداشته باشد! پس بههیچ عنوان در تعریف فرهنگ سازمانی کوتاهی نکنید!
موضوع بحث ما هم ساختن فرهنگ سازمانی نیست؛ بلکه میخواهیم فرهنگی قوی و ساختارمند در جهت پیشبرد اهداف و امور شکل دهیم. برای چنین کاری، ابتدا باید یک تصویر کلی نسبت به سازمان و اهداف آن داشته باشید و سپس با توجه به آن، قدم به قدم پیش بروید. این نمای کلی باید نتیجه برآیند همه فرهنگها و ارزشهای داخلی سازمان باشد. اما این تصویر را چگونه میتوان ساخت؟
1- مرکز اصلی ارزشهای سازمان را تعیین کنید
هر سازمانی با یک یا چند ارزش کلی به وجود میآید. قاعدتاً، بهعنوان مدیر مجموعه، همین حالا هم باید ارزشهای اصلی شرکتتان را بدانید. گرچه این ارزشها شاید در شروع بیاهمیت به نظر برسند، اما اگر با گذر زمان احساس سردرگمی و بیهویتی کردید، همین ارزشهای اصلی اولیه یاریتان میدهند. البته فراموش نکنید که این ارزشها، تا زمانی که به آنها پایبند نباشید هیچ ارزشی ندارند! اگر مشتریان و همکارانتان ببینند شما حتی به اصول اولیه خود پایبند نیستید، چه فکری درموردتان میکنند؟! قطعاً فکر خوبی نمیکنند.
اجازه دهید مثالی از فیسبوک یا متای کنونی داشته باشیم.
یکی از پنج ارزش اصلی شرکت فیسبوک، Be Bold است؛ با ترجمه سلیس، یعنی جسور باش. بهراحتی میتوانیم رد پای این ارزش سازمانی را در قسمتهای مختلف این غول تکنولوژی ببینیم. فیسبوک (متا) با محدودیتهای مختلف در حوزه کاری خود مبارزه میکند، پروژههای بزرگی را پذیرفته و انجام میدهد و از افراد ریسکپذیر و بلندپرواز دعوت میکند تا با این کمپانی همکاری کنند. جسارتهای فیسبوک همیشه موفقیتآمیز نبوده است، با این حال ریسک شکستهای کوچک را پذیرفته است.
حالا که صحبت از فیسبوک و ریبرندینگ آن بهمنظور ورود به دنیای متاورس شد، توصیه میکنیم مقاله متاورس چیست را بخوانید.
2- اهداف اصلی شرکت را مشخص کنید
منظورمان از اهداف اصلی شرکت، چند هدف کوتاه مدت نیست! صحبت از ایده اصلی پشت تأسیس شرکت است. باید بدانید سازمان شما اصلا برای چه و به چه هدفی تاسیس شده است؟ این هدف را در یک جمله بنویسید. شاید این جمله در ظاهر شعارگونه باشد، اما در سطوح عمیقتر، حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. هدف شرکت، کاری نیست که در حال حاضر به آن مشغول هستید، بلکه همان نقطه نهایی ایدئالی است که برای رسیدن به آن تلاش میکنید.
مثلاً شرکت AirBNB هدف خود را در یک جمله بیان میکند: دنیایی بساز که الهامبخش پیوندهای انسانی باشد. این وبسایت در زمینه اجاره دادن و بهاشتراک گذاشتن خانه و اقامتگاه فعالیت دارد و در حال حاضر حدود 200 کشور را با خدمات خود پوشش داده است. ایده اصلی AirBNB، به اشتراک گذاشتن خانههای شخصی با افراد دیگر است. یعنی اقامت در محل زندگی فرد یا خانواده دیگری، که خانهاش را با شما به اشتراک میگذارد. حالا میبینید که هدف اصلی آنها، چگونه یک ارزش و یک فرهنگ را به وجود آورده است؟
3- تیم خود را دخیل کنید
اگر در پروسه ساختن فرهنگ سازمانی، از مشارکت حداکثری کارمندانتان استفاده کنید، نتایج بهتری میگیرید. برای این کار سه قدم اصلی وجود دارد:
- برای هر تلاش کوچکی از کارمندانتان قدردانی کنید. اینکه سرتان شلوغ است و مشغله دارید بهانه خوبی برای نادیده گرفتن سختکوشی تیمتان نیست.
- حواستان به نیازهای اعضای تیم باشد و فرصت رشد کارمندانتان را فراهم کنید.
- پشتیبان خوبی باشید. حتی بهترین کارمندان هم گاهی نیاز به کمک دارند. ثابت کنید در مشکلات حرفهای یا شخصی اعضای تیم، آنها میتوانند روی شما حساب کنند.
4- فرهنگ سازمانی را پیش ببرید و رشد بدهید
تا اینجای کار، اساس یک فرهنگ سازمانی قوی ساخته شد. حالا زمان آن رسیده است که ایدههایتان را هدفمند دنبال کنید. درست مثل گیاهی که بذرش را کاشتهاید و سپس باید با مراقبت از آن به رشدش کمک کنید.
فرهنگ ساختهشده را رشد دهید و از آن محافظت کنید. علاوه بر این، باید رویکرد مشخصی برای رفتارهای متناقض داشته باشید. اگر برخورد مناسبی با اینگونه رفتارها نداشته باشید، عملکرد اعضای ضعیفتر گروه تضعیف میشود و به تدریج همکاری افراد قویتر را نیز از دست میدهید.
برای دنبال کردن هدفمند ارزش سازمانی و کمک به پیادهسازی آن:
- الگوی واضح و روشنی به کارمندان ارائه کنید. خود شما بهترین الگوی فرهنگ سازمانیتان هستید. هر قدر خودتان به این ارزشها پایبند باشید، اعضای سازمان نیز بیشتر از این الگو تبعیت خواهند کرد.
- کارمندان را تشویق کنید. لزوماً نه با پول و پاداش! یادتان باشید گاهی توجه و تشویق کلامی تأثیر بیشتری خواهد داشت.
- بازخورد بدهید. تا وقتی ایراد کار را روشن و واضح بیان نکنید، نمیتوانید از کارمندان توقع داشته باشید خودشان آن را بدانند یا اصلاح کنند. بازخورد صادقانه و رک اگرچه ممکن است گاهی ناراحتکننده باشد، اما برای داشتن یک فرهنگ سازمانی قوی به آن نیاز دارید.
حالا که استراتژی کلی را یاد گرفتید، بیایید یک قدم جلوتر برویم.
چگونه یک فرهنگ سازمانی قدرتمند بسازیم؟
به خاطر داشته باشید یک فرهنگ سازمانی موفق باید فراگیر باشد و تمام اعضای یک سازمان را با خود درگیر کند. در ادامه چند نکته کلی برای ساختن یک فرهنگ سازمانی موفق را پیشنهاد میکنیم:
اشتیاق داشته باشید
کاری را انجام بدهید که عاشق آن هستید، سازمانی را ایجاد کنید که از صمیم قلب دوستش دارید. همچنین افرادی را استخدام کنید که مانند شما شیفته انجام این کار هستند. کارمندان مشتاق و کنجکاو، به شما کمک میکنند یک فرهنگ سازمانی قدرتمند بسازید.
فرصت پیشرفت ایجاد کنید
ایجاد فرصتهای مناسب برای پیشرفت و یادگیری، هم به توسعه کسب و کارتان کمک میکند و هم به کارمندانتان نشان میدهد چقدر برای آنها و شکوفاییشان ارزش قائل هستید.
شفاف باشید
نگذارید بیاعتمادی شکل بگیرد. کارمندان شما حق دارند از هر مسئلهای که بر شرایط کاریشان تاثیرگذار است مطلع باشند. شفاف و صادقانه آنها را در جریان مسائل مهم قرار بدهید. شفافیت یکی از مهمترین اصول ساختن یک فرهنگ سازمانی موفق است.
اجازه صحبت بدهید
ریاست و رهبری به این معنا نیست که کارمندان نتوانند مسائل خود را صادقانه با شما در میان بگذارند. با سیاست عمل کنید و اجازه بدهید اعضای تیم شما را در جریان نگرانیها و دغدغههایشان قرار بدهند.
سخن آخر
اغلب مدیران به پیشرفت کسب و کارشان و رضایت کارمندان اهمیت میدهند. ناموفق بودن یک سازمان لزوماً بهخاطر مدیر نالایق یا بیتوجه نیست. گاهی رهبران یک سازمان نمیدانند چگونه باید محیط کاری مناسبی را به وجود بیاورند و فرهنگ سازمانی قدرتمندی ایجاد کنند. خیلیها هم پرداختن به این موضوع را اتلاف وقت میدانند. شمایی که این مقاله را خواندهاید میدانید که چه تصور اشتباهی دارند.
تلاش کردیم در این مقاله، اصول اولیه و نکات حیاتی برای شکلگیری فرهنگ سازمانی و رفتار سازمانی را بیان کنیم. البته این مسیر، ساده نیست و نیازمند تلاش است اما یک فرهنگ سازمانی موفق ارزشش را دارد.
درمورد منابع هم باید بگوییم از سایتهای Built In و VANTAGE CIRCLE کمک گرفتهایم.
این مقاله را برای آن دسته از دوستانتان که میخواهند شرکتشان قدرتمندتر از همیشه باشد ارسال کنید تا راهحل را نشانشان دهید.